وبلاگ متفکران
ذات البروج چیست ؟ "ذات "به معنی درون هر چیزی است و" بروج" جمع مکسر برج است .بنابراین در جمع به معنی چیزو یا چیزهایی است که در درون خود دارای برج هایی هستند ! این عبارت در اولین آیه از سوره ی بروج آورده شده است . "ال "در زبان عربی به معنی خاص است و همان کاری را می کند که" the" در زبان انگلیسی می کند به عبارت دیگرعموما وقتی می خواهیم چیزی را از یک کل جدا کنیم به اول آن" ال" اضافه می کنیم . تمام موارد با لا گفته شد برای اینکه به این حقیقت برسیم که چون کلمه ی ذات البروج در این آیه ال ندارد نشان می دهد که هر چیزی در عالم در درون و نهان و یا حتی در برون خود دارای بروج است . حال باید به معنی بروج برسیم . برج عموما به عمارت و یا ساختاری گفته می شود که در درون خود شبکه ای طبقاتی را دارا می باشد . به عبارت دیگر یک برج یک ساختار طبقاتی است که پیچیدگی های نهانی و بیرونی زیادی دارد . مثلا برج های آسمان که توسط ستاره شناسان قدیمی نام گذاری شده عبارتند از شبکه ی پیچیده ای از ستارگان که هر شبکه در درون شبکه ای دیگر البته مستور است . و احیانا به همین دلیل است که ساختمانهای بلندی را که طبقات بالایی بر روی طبقات پایینی و به اتکای آنها بلند شده اند را برج می نامند . نتیجه گیری اینکه هر ساختارطبیعی در عالم به حکم خداوند در ذات و درون خود دارای شبکه های طبقاتی است که بر روی هم و وابسته به هم بنا شده اند . این معنی یکی از معجزات الهی است که در قرآن آورده شده است . امروزه ما به راحتی در درون شبکه ی مولکولهای مواد را می بینیم و چرخش لایه های مختلف الکترونها را به دور پروتونها به راحتی قابل رویت است. و این خود یک ذات البروج است که لایه های الکترونی را از بیرون به درون نشان می دهد . گردش سیارات به دور خورشید خود یک ذات البروج دیگر است که که چرخش لایه های طبقاتی و مختلف را به دور یک مرکز نشان می دهد .اما معجزه ی قرآن اینجا عظیم تر و عجیب تر می شود که وقتی وارد علوم نظری هم می شویم این معادله صدق می کند . به طور مثال همه هرم غذایی را می شناسند که در راس خود مواد ریز و مقوی و در خط پایین هرم خود مواد حجیم ضعیف تر را را دارد که خود یک ذات البروج دیگر است . هرم حیوانات نیز ذات البروج دیگری است :که حیوانات بزرگ تر و درشت تر در نوک هرم قرار دارند و تعداد آنها بسیار کمتر از حیوانات زیر جثه می باشد که تعدادشان بسیار بیشتر است. در هر قسمتی که وارد شویم از کل تا جزء در درون خود سلسله مراتب و طبقه بندی دارد .که از پایین به بالا از حجم و گستردگی اش کاسته می شود و به وزینی و کیفیتش افزوده می شود . دقیقا به همین خاطر است که خداوند در قرآن می فرماید به کثرت مردم که در خطا هستند نگاه نکنید و خود راه خود را پیدا کنید . یعنی کثرت چون دارای کیفیت کمتر است ملاک عمل نمی باشد .هر چقدر که افراد عالم تر و علیم تر باشند تعدادشان هم کمتر است .تا نوک قله ی آن که تنها امام هر زمانی می ماند و درست در زیر آن یاران خاص و باز در زیر آن یاران عام و همچنان به طرف پایین می آید ! بنابراین این قانون کلی خداوند در هر موردی است و هر کسی باید برای موفق شدن آن را رعایت کند تا هم گام با طبیعت باشد والا اگر خارج از این ساختار قدم بردارد شکست مجموعه ی خود را تضمین کرده است ! به عبارت دیگر هر گروه و مجموعه ای باید یک نوک و یک راس داشته باشد تا بتواند مانند نوک یک اهرم مشرف بر زیر باشد .اگر چه بشر به حکم غریزه ی خود این نظام را در یافته است و همچنان که می بینیم هر شرکتی در عین حال که دارای هیئت مدیره ،هیئت امنا،... است ولی در هر حالت دارای یک مرجع مشخص برای تصمیم گیری هم می باشد که به آن مدیر عامل و یا رئیس ... می گویند . در یک نظام خانوادگی موفق نیز باید نوک هرمی وجود داشته باشد که آن البته پدر خانواده باید باشد. لازم به تذکر است که شبکه های زیرین متصل به نوک هرم هستندو البته نوک هرم هم بقا ی خود را از زیر دستان خود دارد چرا که تا پایه های هرم وجود نداشته باشدوجود نوک هرم غیر ممکن است . بنابراین در تمام موارد بالا همان طور که مردم حتما احتیاج به رهبر و رئیس به عنوان نوک هرم خود دارند ولی نوک هرم نیز برای بقای خود حتما به زیر دستان خود محتاج خواهد بود وشکی در آن نیست . مثال اینکه مرد خانه درست است که وجودش به عنوان نوک هرم لازم است ولی باید بداند که بقا و پیروزی اش را مدیون زیر دستان خود است . بنابراین مشورت کردن ،احترام به حقوق زیر دستان و شکر گذار بودن آنها وسیله های اصلی حاکم بودن به عنوان نوک هرم است . در هر مجموعه ای این صادق است و البته غیر از این نیست . مو فقیت یک معلم در یک کلاس درس نیز که به عنوان نوک هرم آموزشی در یک کل اس است وقتی تضمین می شود که او نه تنها گروهی از شاگردان را به عنوان طبقه ی زیرین آموزشی خود قرار دهد (مثلا تعدادی از بچه ها را کمک معلم ،تعدادی را ماموردیدن مشق بچه ها و...) قرار دهد بلکه دوست بودن و شراکت در تصمیم گیری و.... می تواند ارکان موفقیت او در کلاس باشد .مثالهای دیگر را خواننده ی محترم می تواند برای خود به راحتی تصویر کند .
قالب جدید وبلاگ پیجک دات نت |